پدرم را به وضوح به خاطر نمی آورم هر آنچه در ذهنم نقش بسته هست مربوط به خاطرات مادرم و عکس هایی میشود که او در صندوقچهی قدیمی جهازش از آن نگهداری میکند. گاهی سوال می کنم مادر چرا عکس ها را بیرون نمیآوری جواب ...
حال عجیبی داشت، توی دلش غوغا بود، از لای پارگی چادر به اسمان پر ستاره چشم دوخته بود ستاره ها پر نور تر از همیشه بودند. آن شب از گرد و غبار سنگرها، عطر خوش بهشت به مشام میرسید.
- پاشو« دیرت نشه امیر» چرتم پرید، خمیازه ای کوتاه کشیدم ، پلک هایم را محکم روی هم فشردم تا چشمانم بیدار شوند. به دنبال صدا سرم را چرخاندم، مادر با لباس گل درشت قرمز پشت پنجره
ایستاده بود و لبخند می زد..
امام خمینی(ره) در وصیت نامه الهی- سیاسی خود فرمودند:« این انقلاب که دست جهانخوراران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد با تاییدات غیبی الهی پیروز گردید...